نحوه طرح دعوی اثبات نسب
یکی از وظایف مهم اداره ثبت احوال حفظ روابط نسبی افراد می باشد، بدین شرح که در روابط هر شخص با پدر وی و همچنین جد و اجداد او نباید تردیدی وارد شود و استناد به اسناد سجلی و شناسنامه ایشان مهمترین دلیل برای این موضوع است تا از این رهگذر اقوام او معین شوند و همچنین چنانچه حقوقی از جمله حقوق مادی و معنوی از ایشان به نوه و یا نوادگان آنها میرسد قابل دریافت توسط آنها باشد.
حقوق مادی در اینجا همان ماترک و در واقع ارثی می باشد که از پدر و جد پدری به فرزندان می رسد و حقوق غیر مادی نیز از قبیل دین و مذهب و تابعیت و نام خانوادگی و مسائلی از این دست می باشد. لازمه ارتباط هر فردی با اجداد و خویشاوندان خود داشتن اسناد مثبت هویت مشخص و اسناد هویتی از جمله شناسنامه می باشد و در صورتی که نتوان این رابطه را از طریق شناسنامه ای ثابت کرد که مشخصات مندرج در شناسنامه متعلق به والدین او نباشد این موضوع باید اصلاح شود.
مورد اول یعنی فقدان مشخصات والدین در شناسنامه یا اشتباه در درج مشخصات آنها نظر به مواد ۳ و ۱۷ قانون تحت اختیار هیئتهای حل اختلاف مستقر در ادارات ثبت احوال میباشد و در مواردی که مشخصات والدین یا یکی از آنها در شناسنامه فرزند متعلق به دیگری باشد اصلاح آن نیاز به حکم دادگاه و اثبات این موضوع و واقعیت با محاکمه خانواده میباشد.
اقرار به نسب
یکی از راه حل های اثبات نسب اقرار فردی میباشد که علیه او طرح دعوا شده است برابر با ماده ۱۲۷۳ قانون مدنی:
اقرار به نسب در صورتی صحیح است که اولا تحقق نسب بر حسب عادت و قانون ممکن باشد ثانیاً کسی که به نسب به او قرار شده تصدیق کند مگر در مورد صغیری که اقرار به فرزندی او شده به شرط آنکه منازعی در بین نباشد.
شرایط اقرار به نسب
الف) امکان تحقق اثبات نسب بر حسب عادت:
در مواردی که به نسب و خویشاوندی شخصی اقرار می شود و بر حسب عادت باید آن نسب قابل پذیرفتن باشد مثلاً در شرایطی که فردی اقرار می کند دیگری فرزند او می باشد در حالی که آن فرزند در جای دیگری بزرگ شده است که همه میدانند پدر مادر او کیست و بر حسب عادت شخصی که اقرار به نسب کرده را پدر مادر او نمی شناسند شرایط تحقق اثبات نسب و اقرار به آن فراهم نمی باشد. یا ممکن است شخصی که اقرار به نسب دیگری می نماید از نظر سن با او در شرایط نباشند که بتوان پذیرفت که شخصی که نسبت به او قرار گردیده فرزند وی میباشد.
ب) امکان تحقق نسب بر حسب قانون:
درشرایطی که قانون نسبی را نمی پذیرد نمیتوان آن را با اقرار به نسب اثبات کرد برای مثال در اقرار به نسب با مادر زن قابل اثبات نیست چون ازدواج با مادر همسر قانونی نمی باشد کسی نمی تواند به همسری مادر همسر خود اقرار کند یا اقرار به زوجیت زنی که شوهر دارد یا اقرار به پدری طفل ناشی از زنا قابل پذیرش نمی باشد.
ج) تصدیق مقرله در اقرار به نسب:
در موضوع اقرار به نسب علاوه بر رعایت شرایط شرعی و قانونی و همچنین عادت به اقرار تصدیق شخصی که اقرار به نسب شده نیز لازم می باشد تا اقرار به نسب معتبر تلقی گردد اما در این مورد یک استثنا وجود دارد و آن هم اقرار به فرزندی طفل صغیر است که تصدیق طفل را نمیخواهد یعنی در اقرار به نسبت به طفل همان شرط تحقق بر حسب شرع و قانون و عادت کفایت می کند و فقط لازم است که در این بین منازعی وجود نداشته باشد که آن طرف را فرزند خود بداند.
تفاوت اثبات نسب و نفی ولد با اصلاح مشخصات والدین:
تا به حال در مورد حالتی صحبت کردیم که نسب به اشخاص برابر با اسناد و مدارک آنها مشخص نشده باشد ولی موارد بسیاری وجود دارد که مشخصات پدر و مادر فرد به رغم اینکه در شناسنامه او تصریح شده اما اشتباه آمده و آن مشخصات مربوط به اشخاص دیگری به غیر از والدین شخص صاحب شناسنامه می باشد که ممکن است مشخصات مربوط به خویشاوندان و یا غیر خویشاوندان او باشد در این موارد دیگر اختلافی در نسب وجود ندارد چرا که هم پدر و مادر فرد مشخص می باشند و هم افرادی که به عنوان پدر و مادر در شناسنامه مشخصات آنها به اشتباه درج شده است اقرار می کنند که صاحب شناسنامه فرزند آنها نمیباشد و اختلافی هم در بین نیست و این ادعا مشروط به حالتی میباشد که در عرف و قانون قابل پذیرش و دلیل درج مشخصات دیگری نیز به جای والدین می تواند ناشی از اشتباه مامور ثبت احوال در هنگام تنظیم شناسنامه بوده باشد و یا اعلام خلاف واقع توسط شخص اعلام کننده که ممکن است به علت انگیزه های متفاوت این کار را انجام داده باشد از جمله اینکه والدین واقعی شناسنامه نداشته باشند و طبعاً به همین علت به فرزند ایشان هم شناسنامه تعلق نمی گیرد و به دلیل اینکه این فرزند بدون هویت باقی نماند و از مزایای قانونی داشتن شناسنامه و تحصیل و مزایای اجتماعی باز نماند از منسوبین دیگر خود که دارای شناسنامه هستند می خواهند که به نام خود برای فرزند آنها شناسنامه بگیرند تا هر وقت والدین واقعی صاحب شناسنامه شدند نسبت به اصلاح مشخصات والدین در شناسنامه فرزند خود اقدام کنند.
در برخی موارد پیش آمده است که زوجین به علت ناباروری با توافق والدین دیگری که عمدتاً کثیر اولاد بوده اند بدون اینکه تشریفات قانونی را رعایت کنند نوزادی از فرزندان آنها را به عنوان فرزند خوانده خود قبول کرده و به نام خود برای او شناسنامه می گیرند و یا ممکن است شخصی که حقوق بگیر است مجرد بوده و یا صاحب اولاد نشود و برای برخورداری از مزایای قانونی حق اولاد ازدواج فرزند یا برقراری مستمری بعد از فوت فرزند دیگری را که از آشنایان او می باشد به فرزندی پذیرفته و از لحاظ اسناد و مدارک وارث خود معرفی کند. همچنین موارد دیگری که به علت تعدد ارتکاب جرایم میتواند انگیزه ای وجود داشته باشد تا افراد اسناد سجلی فرزندان خود را به نام دیگری تعیین کنند
نظریه مشورتی در خصوص اثبات نسب
برابر با نظریه 1280/7 سوال شده در بعضی از شناسنامه ها نام عمو به جای پدر یا جد به جای پدر یا خاله یا عمه به جای مادر اشتباه ثبت گردیده و به عنوان اختلاف در نسب به دادگاه مدنی خاص مراجعه می نمایند در صورتی که اختلافی در نسب نیست و در واقع اصلاح شناسنامه محسوب است خواهشمند است اعلام فرمایید که رسیدگی در صلاحیت دادگاه مدنی خاص است یا دادگاه عمومی؟
در پاسخ اذعان گردیده با توجه به شق 2 ماده 3 لایحه قانون دادگاه مدنی خاص که مقرر داشته رسیدگی به دعاوی راجع به نسب در صلاحیت دادگاه مدنی خاص نبوده و علی الاصول در صلاحیت دادگاه عمومی است و بدیهی است چنانچه رسیدگی به موضوع در صلاحیت ثبت احوال و هیئت حل اختلاف باشد موضوع همانطور که قبلاً اشاره شد در صلاحیت هیئت های حل اختلاف منحصر به رفع اشتباه معمول و یا تکمیل مشخصات نامعلوم است.
اقرار به نسب فرزند یا خویشاوند
الف) اقرار به نسب فرزند:
منظور از فرزند در اقرار به نسب اولاد بدون واسطه است اولاد با واسطه مانند نوه هرچه که پایین تر رود و از خویشاوندان محسوب گردد و همانطور که در مطالب فوق اشاره شد اعتبار آن منوط به عادت و یا شرع یا قانون و نبود معارض و تصدیق افراد کبیر می باشد.
ب) اقرار به نسب خویشاوندی:
در این حالت منظور کسانی هستند که رابطه نسبی با شخص دارند که آن شخص فرزند بلاواسطه آنها نمی باشد. بنابراین اقرار به خویشاوندی عبارت می باشد از اقرار شخص به آن که دیگری پدر یا مادر یا جد اوست یا اقرار شخص به آن که شخص دیگری اولاد اولاد و یا برادر و خواهر یا عمو و دایی و عمه یا خاله او می باشد. تفاوت این اقرار با اقرار به فرزندی علاوه بر بند اول و دوم که همان عرف و شرع می باشد تصدیق صغیر لازم است یا تنفیذ بعد از رشد و از نظر ارث در صورتی از هم ارث خواهند برد که وارث دیگری برای او نباشد برای مثال اگر شخصی اقرار کند که فرد دیگری عموی وی میباشد اگر هر کدام از آنها بمیرند و وارث دیگری هم نداشته باشند از هم ارث خواهند برد. در اقرار به موضوع خویشاوندی با تأیید شخصی که اقرار به نفع او شده است فقط نسبت به طرفین اقرار معتبر می باشد و به خویشاوندان سرایت نخواهد کرد مگر آنکه خویشاوندان نیز آن اقرار را تایید نمایند که در صورت تایید آنها در حدود قاعده اقرار نسبت به تصدیق کننده معتبر شناخته شده و اگر مقرله تصدیق نکند و یا تکذیب کند اقرار فقط به زیان مقر است.
دادخواست اثبات نسب معمولا به دو دلیل مطرح می شود یک در حالتی می باشد که شخصی مدعی داشتن نسب با فرد دیگری می باشد و قصد او به دست آوردن ارث ناشی از فوت آن شخص بوده و در حالت دیگر اثبات نسب جهت اخذ شناسنامه برای افراد بزرگسال صورت می پذیرد موضوع نداشتن شناسنامه برای اشخاص بزرگسال امری بسیار حائز اهمیت و رنج آور برای ایشان می باشد چراکه از تمامی حقوق اجتماعی و اولیه خود محروم خواهند بود. اداره ثبت احوال جهت تشکیل پرونده برای تقدیم شناسنامه به افراد بزرگسال حتماً از ایشان ارائه حکم مبنی بر اثبات نسب با فردی که قصد اخذ شناسنامه با نام خانوادگی او را دارند می خواهد.
گروه وکلای مهراد از آنجایی که با وکلای متخصص در امور خانواده و متبحر در دعوای اثبات نسب همکاری دارد امکان اخذ حکم اثبات نسب و نهایتاً شناسنامه برای شما را در زمانی کوتاه و با صرف هزینهای کم فراهم خواهد آورد.
باسلام
پدر و مادری هستند که صاحب دو دختر دو قلو میشوند اما بدلایل اختلافاتی که باهم داشتن قصد متارکه داشته ند اما بعد از مدتی از تولد این بچه ها زندگی خوب و خوشی دارند و اختلافاتشان از بین رفته …زمان تولد این دو طفل که الان هفت ساله هستند برای گرفتن شناسنامه ی این دو اقدام ننموده اند ایا دادخواست اثبات نسب اینجا کارگشا هست ؟که با شهادت شهود صورت گیرد؟که الان بعداز این همه سال اقدامی صورت گیرید برای شناسنامه گرفتن این دو طفل ،چون الان باید بچه ها مدرسه بروند اما ثبت نام انها با مشکل روبرو شده است.ضمنا این هفت سال این بچه ها با پدر و مادرشان زندگی میکنند و خیلی زندگی خوبی دارند
ممنون از راهنمایتون
سلام از طریق اداره ثبت احوال باید اقدام بشه اگر ثبت احوال اثبات نسب رو الزامی بدونه باید انجام بشه
سلام یعنی اول بریم ثبت احوال بگیم برای شناسنامه اومدیم؟قبول نمیکنن که
ثبت احوال مدارک مورد نیاز رو به شما اعلام میکنه
باسلام برای اثبات نسب فرزند با متوفی دادگاه چه مدارکی رو از خواهان میخواهد؟ و اگر خوانده ادعای اثبات نسب را نپذیرد و جواب DNA هم فقط جد مشترک پدری را ثابت کند آیا اثبات نسب خواهان که میخواهد از طریق برادرش نسب خود را ثابت کند این دعوی رد میشود یا خیر ؟ اگر خوانده به هیچ وجه نپذیرد و استعلام از اداره ی ثبت احوال هم منفی باشد ..آیا دعوی خواهان رد میشود ؟؟؟ممنون میشوم جواب بدهید با سپاس فراوان .
با سلام
در صورت مثبت بودن پاسخ آزمایش رای اثبات نسب صادر خواهد شد.
باسلام پدرم دوسال پیش فوت نموند و در شناسنامه ی پدرم تنها اسم من به عنوان فرزند میباشد و بعد از سالها یه آقایی اومده و میگه من برادرتم و ما از طریق دادخواستی که مطرح کرده رفتیم آزمایش DNA دادیم نتیجه آزمایش نوشته شده که : بین نامبردگان فوق هیچگونه عدم تطابق ژنتیکی مشاهده نشد و نامبردگان میتوانند دارای جدپدری مشترک باشند و براساس کروموزوم های Y که در تمام افراد مذکر مشابه است و دلیل بر اثبات رابطه ی برادری نمی باشد .بعد از این نتیجه خود اون آقا از شورای محل سکونتش و پاسگاه استشهاد محلی تهیه کرده و دو نفر لز شورای محل اومدن شهادت دادند که این دو نفر باهم برادرند. اما دادگاه از ثبت احوال هم استعلام گرفته نتیجه ای نداشته و تنها اسم من داخل شناسنامه هست .من هم تو لایحه دفاعیه که روی پرونده گذاشتم این نسب برادری رو قبول نکردم .بنظر شما دعوی اثبات نسب این فرد رد میشود ؟؟ ممنون میشوم اگر جواب بدهید .باتشکر فراوان