خلع ید به چه معناست؟
هرگاه شخصی از راه غیر قانونی و اصطلاحاً عدوانی بر حق دیگری تسلط پیدا کند چه این تسلط و استیلا عمدا صورت گرفته باشد و چه ندانسته و بدون عمد و حتی با حسن نیت و چه از این استیلا و تسلط بر مال و حق دیگری ضرری به مالک وارد آید چه نیاید و چه سودی به نفع متصرف داشته باشد و چه نداشته باشد شخص متصرف قانونا موظف است عین مالی را که در تصرف دارد و اصطلاحاً غصب کرده است به مالک آن برگرداند، قاعده فقهی در این زمینه وجود دارد با عنوان
( علی الید ما اخذت حتی تودی )
قاعده علی الید
در واقع برابر با این قاعده هر کس بر مال دیگری تسلط پیدا کند به هر نحوی چه ظلما چه جهلا چه امانتا چه احسانا ضامن آن مال میشود و تا زمانی که آن را به صاحبش برنگرداند این ضمانت بر عهده او می باشد. یعنی در صورتی که شخص الف در ملک دیگری به صورت غیرقانونی و نامشروع تصرف داشته باشد حال این تصرف عمدی یا غیرعمدی باشد هر خرابی که در مدت تصرف وی به مال وارد شود به عهده او بوده و او را ضامن می دانند.
مدارک و ادله قاعده فقهی
هر قاعده فقهی باید دارای زمینه و پشتیبانی جهت حجیت و اصالت خود باشد. قواعد فقهی از جمله قاعده لاضرر و همین قاعده علی الید و سایر قواعد در طول زمان و با توجه به حوادث پیش آمده وضع گردیده اند که البته بیشتر آنها در زمان صدر اسلام و حکومت پیامبر عظیم الشأن اسلام و ائمه اطهار ایجاد شده اند، مدارک قاعده علی الید نیز به همین شکل است.
1-سیره عقلا:
میان عقلا و فضلا مرسوم است که هرکس بر مال دیگری تسلط یافت او را ضامن می دانند و این سیره به علت عدم ردع شارع حجیت دارد و به تایید رسیده است.
2- حدیث نبوی:
قاعده علی الید برگرفته از حدیث پیامبر اکرم می باشد اولین شخصی که این قاعده را نقل کرده احسائی در کتاب عوالی الئالی می باشد و همچنین مرحوم محقق نوری نیز آن را نقل نموده است.
3-تسالم فقها:
در واقع فقها بر این موضوع اتفاق نظر دارند که ید غاصب ضامن است تا زمانی که مال گرفتهشده را برنگرداند.
مباحث اختصاصی در خصوص قاعده مذکور را میتوانید در منابع فقهی مطالعه فرمایید اما در خصوص بحث اصلی که خلع ید می باشد باید گفت اثبات ید (وضع ید) بر مال غیر بدون مجوز قانونی برابر با ماده ۳۰۸ قانون مدنی در حکم غصب میباشد.
منظور از اثبات ید موردی میباشد که شروع تصرف با اجازه مالک بوده اما ادامه آن بدون اجازه وی می باشد، برای مثال ممکن است شخص الف که قصد عزیمت به مسافرت چند ماهه را دارد خانه آپارتمانی خود را به یکی از دوستان و آشنایان برای استفاده در این مدت بدهد لذا اجازه او جهت استفاده به مدت دو یا همان سه ماه می باشد که وی در مسافرت به سر می برد و پس از برگشت از متصرف بخواهد که رفع تصرف نموده و ملک را تخلیه کند.
در صورتیکه متصرف این کار را انجام ندهد و به اخطار او توجه نکند موضوع اثبات ید بر مال غیر بدون مجوز قانونی قابل طرح می باشد.
معنای خلع ید ؟
در خصوص دعوای خلع ید پس از توضیح معنای آن به بررسی این اصطلاح از جنبه حقوقی خواهیم پرداخت.
در علم لغت خلع به معنای درآوردن، برکندن، ریشه کن کردن بوده و ید به معنای دست می باشد. ترکیب این دو لغت کنار یکدیگر به معنای ریشهکن کردن دست در علم لغت میباشد. اما در اصطلاح حقوقی هر جا کلمه ید می آید به معنای استیلا و تصرف است، ید در واقع به معنای به دست گرفتن، به دست آوردن و تسلط داشتن بر موضوع خود می باشد. خلع ید در اصطلاح حقوقی به معنای از بین بردن تصرف و یا برکندن تسلط می باشد و دعوایی است که خاستگاه آن انتزاع ید عدوانی یا غاصبانه متصرف عدوانی از مال غیر منقول است. در خصوص مال منقول و غیر منقول توضیحات تکمیلی را می توانید در مقاله دادخواست مطالبه وجه – تقسیم بندی اموال مطالعه فرمایید، اما به اختصار عرض میکنیم مال غیر منقول به مالی گفته میشود که امکان جابجایی آن از نقطه ای به نقطه دیگر بدون خرابی آن ممکن نباشد. زمین، آپارتمان، باغ، ویلا از اموال غیرمنقول محسوب میشوند و وقتی ما صحبت از خلع ید میکنیم قطعاً باید مال غیرمنقول نیز مد نظر ما باشد چرا که خلع ید از اموال منقول موضوعیتی ندارد، در واقع در دعوای خلع ید مالک مدعی می شود که ملک او به طور غیرقانونی و عدوانی، یعنی به زور به وسیله شخص دیگری تصرف شده است یا اینکه ملکی را که شخص خوانده با اجازه او در تصرف دارد پس از سلب اجازه رفع تصرف نمی نماید.
در فقه اسلامی زمانی که صحبت از ید به میان میآید کسی که تسلط غیر قانونی بر مال انجام دهد ضامن است در واقع هر جایی که صحبتی از ید شده است پشت بند آن از ضمانت و ضامن بودن غاصب نیز باید صحبت کرد و این ضامن بودن به این معناست که هر اتفاقی که در زمان استیلا و تسلط غاصب بر مال پیش آید مسئولیت آن با فرد غاصب است.
توضیحات بیشتر در خصوص دعوای خلع ید را میتوانید در مقالات بعدی مطالعه فرمایید.
دعوای خلع ید از دعاوی مهم در محاکم می باشد چرا که ممکن است حاصل یک عمر تلاش و زحمت یک شخص خرید و به دست آوردن ملکی جهت سکونت خود باشد و در این شرایط افراد سودجو با سوء استفاده از جهل و ناآگاهی مالک به هر طریقی بتوانند بر ملک او استیلا و تسلط پیدا کنند. طرح دعوا و شناسایی ارکان اساسی دعوای خلع ید امری اختصاصی می باشد که بسیاری از افراد از آن بی اطلاع هستند. لذا توصیه می شود جهت طرح دادخواست خلع ید قطعاً با یک وکیل دادگستری حاذق مشورت نمایید.
گروه وکلای مهراد با داشتن وکلایی با تجربه و متخصص در زمینه دعاوی ملکی و مخصوصاً دعوای خلع ید این تضمین را به شما می دهد که در بهترین شرایط ممکن و با صرف کمترین زمان و هزینه دعوای شما را به نتیجه مطلوب برساند.