بررسی قتل عمد
از زمره جرایم بسیار سنگین که میتوان آن را سنگین ترین جرم مد نظر قانونگذار و عرف و جامعه دانست جرم قتل می باشد. در تعریف قتل آمده قتل یا کشاندن گرفتن جان انسان بدون موجب و حکم قانونی می باشد، موضوع قتل نظر به اهمیت آن فصلی در قانون مجازات را به خود اختصاص داده است قبل از اینکه به بررسی مسائل جزئی در خصوص قتل بپردازیم باید انواع قتل را ذکر کنیم، بر اساس ماده ۲۸۹ قانون مجازات اسلامی جنایت بر نفس، عضو و منفعت بر سه قسم عمدی شبه عمدی و خطای محض تقسیم می شود.
جرم عمدی
در خصوص جرم عمدی ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی مقرر میدارد:
جنایت در موارد زیر عمدی محسوب می شود:
الف) هرگاه مرتکب با انجام کاری قصد ایراد جنایت بر فرد یا افرادی معین یا فرد یا افرادی غیر معین از یک جمع را داشته باشد و در عمل نیز جنایت مقصود یا نظیر آن واقع شود خواه کار ارتکابی نوعاً موجب وقوع آن جنایت یا نظیر آن بشود خواه نشود.
ب) هرگاه مرتکب عمداً کاری انجام دهد که نوعاً موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن میگردد هرچند قصد ارتکاب آن جنایت و نظیر آن را نداشته باشد ولی آگاه و متوجه بوده که آن کار نوعاً موجب آن جنایت یا نظیر آن میشود.
پ) هرگاه مرتکب قصد ارتکاب جنایت واقع شده یا نظیر آن را نداشته و کاری را هم که انجام داده است نسبت به افراد متعارف نوعاً موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن نمیشود لاکن در خصوص مجنی علیه به علت بیماری ضعف پیری یا هر وضعیت دیگر و یا به علت وضعیت خاص مکانی یا زمانی نوعا موجب آن جنایت یا نظیر آن می شود. مشروط بر آنکه مرتکب به وضعیت نامتعارف مجنی علیه یا وضعیت خاص مکانی یا زمانی آگاه و متوجه باشد.
ت) هرگاه مرتکب قصد ایراد جنایت واقع شده یا نظیر آن را داشته باشد بدون آنکه فرد یا جمع معینی مقصود وی باشد و در عمل نیز جنایت مقصود یا نظیر آن واقع شود مانند این که در اماکن عمومی بمب گذاری کند.
تبصره 1: در بند ب عدم آگاهی و توجه مرتکب باید اثبات گردد و در صورت عدم اثبات جنایت عمدی است مگر جنایت واقع شده فقط به علت حساسیت زیاد موضوع آسیب واقع شده باشد و حساسیت زیاد موضوع آسیب نیز غالباً شناخته شده نباشد که در این صورت آگاهی و توجه مرتکب باید اثبات شود و در صورت عدم اثبات جنایت عمدی ثابت نمی شود.
تبصره 2: در بند پ باید آگاهی و توجه مرتکب به اینکه کار نوعاً نسبت به مجنی علیه به موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن میشود ثابت گردد و در صورت عدم اثبات جنایت عمدی ثابت نمیشود.
با توجه به اینکه قانون گذار در این ماده به صورت تخصصی و با استفاده از اصطلاحات خاص حقوقی اقدام به قانونگذاری نموده است ممکن میباشد که بسیاری از اشخاصی که درگیر موضوع قتل می باشند با مطالعه این ماده متوجه مقصود و منظور قانونگذار نشوند لذا از همین رو برای هر یک از بندها مثالی ذکر می گردد.
1- قتل عمد محض:
در خصوص بند الف قابل ذکر است که قاتل در این مورد هم قصد قتل را داشته هم عملی را انجام داده است که نوعا موجب قتل می شود. برای مثال قاتل به قصد کشتن مقتول به سر او شلیک می نماید و یا قاتل به قصد کشتن مقتول او را از ساختمانی ۱۰ طبقه به پایین پرتاب میکند.
نکته حائز اهمیت در خصوص این بند این است که باید فرد یا افراد مد نظر قاتل بوده باشند برای مثال اگر شخصی به قصد قتل تیری شلیک کند اما شخصی را مدنظر نداشته باشد در صورتی که آن تیر احیاناً به شخصی برخورد کند نمیتوان کار را قتل عمد دانست چرا که هدف قاتل فرد یا افراد معین و یا فرد یا افراد غیر معین از یک جمع معین نبودهاند بدون اینکه فرد خاصی مد نظر باشد تیر را به هوا شلیک می کند اما به قصد قتل این کار را انجام میدهد، از آنجایی که شخصی مدنظر او نبوده است نمیتوان این حالت را مشمول بند الف ماده ۲۹۰ دانست.
2- قتل در حکم عمد:
بند ب ماده ۲۹۰ حالتی را در نظر می گیرد که قاتل عمداً کاری را انجام داده است که نوعاً موجب جنایت میشود اما قصد ارتکاب را ندارد ولی آگاه و متوجه بوده است که آن کار نوعاً کشنده می باشد. برای مثال در یک درگیری قاتل بدون اینکه قصد کشتن مقتول را داشته باشد با چوب محکم ضربهای به سر مقتول وارد می کند هر چند که قصد قتل او را نداشته اما از آن جایی که به صورت عمد این کار را انجام داده و عملی که انجام داده نوعاً کشنده میباشد این قتل در حکم عمد می باشد که البته مجازات قصاص را در پی دارد، اما از نظر تقسیم بندی قتل عمد یک درجه پایین تر از قتل خطای محض در نظر گرفته شده است و یا مثال دیگر در خصوص این حالت وقتی است که قاتل بدون اینکه قصد کشتن داشته باشد تیری را به طرف شخصی شلیک می کند هر چند که قصد کشتن نداشته اما از آنجایی که در کار خود عمد و قصد داشته و عمل انجام شده نوعاً کشنده میباشد این رفتار نیز در حکم قتل عمد محسوب میشود.
3-عدم قصد و استفاده از وسایل غیر کشنده:
حالت سوم زمانی می باشد که مرتکب قصد ارتکاب جنایت یا قتل را ندارد و هم چنین اقدامی که انجام داده است در صورتی که همان کار را روی افراد معمولی انجام می داد که منجر به قتل نمی گردد اما نظر به اینکه مقتول به علت شرایط خاص خود از همان آسیب نیز صدمه دیده و منجر به قتل او می گردیده این اتفاق رخ داده است یا به علت وضعیت خاص مکانی و زمانی اقدام انجام شده توسط قاتل که در حالت عادی منجر به قتل نمی گردید در آن شرایط باعث قتل شده است البته این فقط در زمانی عمد محسوب می شود که قاتل نسبت به شرایط زمانی مکانی و وضعیت خاص مجنی علیه آگاه و متوجه باشد.
برای مثال قاتل میدانسته که مجنی علیه اقدام به جراحی در ناحیه گلوی خود نموده و با توجه به این که بخیه های او هنوز خوب نشده است امکان دارد در اثر ضربه باز شده و منجر به خونریزی و نهایتاً قتل می شود اما با این شرایط بدون اینکه قصد قتل داشته باشد ضربهای به گردن مقتول وارد میکند که موجب خونریزی و نهایتا مرگ میشود، در خصوص شرایط زمانی و مکانی نیز حائز اهمیت است که با توجه به این که مقتول به علت وجود استرس شدید توان مقابله با شوخی قاتل که باعث ترسیدن ناگهانی او می گردیده نداشته است و قاتل با آگاهی از این موضوع اقدام به ترساندن او نموده و این امر موجب سکته و نهایتاً فوت او گردیده باشد. در این شرایط نیز علیرغم اینکه قاتل قصد کشتن نداشته و عمل او نیز نوعا کشنده نمیباشد، اما نظر به شرایط زمانی و مکانی و یا وضعیت مقتول قاتل از آن آگاه بوده قتل واقع شده قتل عمد محسوب می شود.
رسیدگی به دعوای قتل عمد و وکالت در این دعوا امری بسیار فنی و نیازمند تجربه ای چندین ساله می باشد دفاع و تدارک دفاع در پرونده های قتل عمد کاری نیست که از پس هر وکیل دادگستری به راحتی بر بیاید و نیازمند تجربه، جسارت و زمان بسیاری برای تدارک دفاع می باشد. وکلایی میتوانند در پرونده های قتل وکالت نمایند که اولاً دانش و علم کافی نسبت به انواع قتل و نحوه وقوع آن و همچنین علوم دیگری نظیر پزشکی قانونی شناخت اسلحه و انواع آن و بعضاً روان شناسی داشته باشند و در درجه دوم جسارت و شجاعت کافی جهت تدارک دفاع در دادگاه را داشته باشند چرا که قطعاً طرف مقابل در حضور وکیل موضع گرفته و امکان پرخاش وجود دارد. گروه وکلای مهراد با بهره گیری از دانش و تجربه وکلای با سابقه و قضات بازنشسته که پرونده های بسیاری در این زمینه را با موفقیت پشت سر گذاشته اند این تضمین را به شما میدهد که قطعاً از استرس ناخودآگاه شما در خصوص پرونده مطروحه بکاهد و نتیجه مطلوب را برای شما به دست آورد.