دعوای کیفری

دعوای کیفری

بررسی روند رسیدگی به دعاوی کیفری

در تقسیم بندی محاکم قضایی در مرحله بدوی و چه در مرحله تجدیدنظر معمولاً محاکم را به دادگاه حقوقی و دادگاه کیفری تقسیم می نمایند همینطور برخی از وکلا نیز صرفا به امور کیفری میپردازن که اصطلاحا وکیل کیفری هستند، دادگاه کیفری نیز همانطور که از نام آن مشخص است به مباحث و موضوعات مربوط به جنایت و جرم می پردازد برخلاف آن محاکم حقوقی بیشتر مسائل پیرامون تجارت و روابط شخصی اشخاص که مربوط به اموال میباشد را مورد بررسی قرار می‌دهند روند رسیدگی به دعاوی کیفری نیز با رسیدگی به دعاوی حقوقی متفاوت بوده و مراحل آن بیشتر از مراحل دعوای حقوقی می باشد.

 

 شروع دعوای کیفری

 معمولاً دعاوی کیفری جهت شروع نیاز به طرح شکایت دارند، وقتی جرمی اتفاق می افتد برای مثال شخص الف شخص ب را مورد ضرب و جرح قرار می‌دهد و از این ضرب و جرح صدمه‌ای به شخص به وارد می شود او می تواند جهت اعتراض به این رفتار الف از او شکایت نماید.

 

 مرجع تسلیم شکایت

 قانونگذار مرجع تسلیم شکایت را در دادسرا نزد دادستان و همچنین نزد ضابطان دادگستری می داند اما در حال حاضر و در رویه قضایی طرح شکایت در محل هایی که دارای دفاتر خدمات قضایی می‌باشند باید از طریق دفاتر خدمات قضایی صورت بگیرد و پس از آن دفتر خدماتی که شکایت را ثبت نموده است شکایت ثبت شده را به دادسرای محل وقوع جرم ارجاع می دهد اما ممکن است که شاکی ابتدا به کلانتری محل وقوع جرم مراجعه نماید هر چند که افراد حاضر در کلانتری اورا هدایت میکنند که در دادسرا اقدام به طرح شکایت نماید اما قانونا ایشان مکلف هستند که شکایت شاکی را ضبط و ثبت نمایند و به دادسرا ارسال کنند.

 مرجع تسلیم شکایت
مرجع تسلیم شکایت

 

نحوه تنظیم شکایت نامه

شخصی که به دلیل وقوع جرم قصد شکایت از دیگری را دارد در گام اول باید متنی را تحت عنوان شکایت نامه تنظیم و تسلیم مراجع مربوط نماید البته قانونگذار شکایت شفاهی را نیز از موجبات شروع رسیدگی به دعوی میداند.

 در شکایت نامه شخصی که قصد طرح دعوا دارد را شاکی، طرف مقابل را مشتکی عنه یا متهم می نامند. در شکایت نامه باید موضوع شکایت مشخص باشد که در واقع عنوان جرم  تلقی می شود، محل وقوع جرم نیز باید مشخص شود، همچنین زمان وقوع جرم دارای اهمیت می باشد چرا که در خصوص موضوع مرور زمان ذکر زمان وقوع جرم حائز اهمیت می باشد دلایل و منضمات شکایت نیز باید نگاشته شود که می‌تواند اسناد و مدارک، اقرار طرف مقابل و شهادت شهود باشد که البته معمولاً بیشتر شکایت ها دلیلی جز شهادت شهود ندارند.

 

روند رسیدگی به دعوا

پس از اینکه شاکی شکایت خود را از طریق دفاتر خدمات قضایی ثبت نمود و یا مستقیماً به دادسرا تحویل داد معمولاً دادیار ارجاع در دادسرا پرونده را جهت تحقیقات به کلانتری و یا اداره آگاهی مربوطه ارسال می نماید. تحقیقات اولیه در خصوص شکایت صورت می پذیرد در بعضی مواقع نیز که نوع و موضوع شکایت به نحوی میباشد که تحقیقات در دادسرا و اداره آگاهی انجام شدنی نمی باشد مستقیماً پرونده جهت رسیدگی به شعبه دادیاری و یا بازپرسی ارجاع می گردد.

بازپرس و دادیار رسیدگی کننده به پرونده در اولین اقدام ابلاغی به شاکی ارسال می نماید تا اظهارات و دلایل شکایت خود را به صورت مکتوب بیان کند پس از بررسی اظهارات شاکی در صورتی که استعلامی نیاز باشد بازپرس دستور استعلام را صادر می نماید که بسته به مورد و نوع شکایت این استعلام می تواند از اداره ثبت اسناد و املاک یا ثبت اسناد احوال و یا پلیس راهور یا مخابرات و غیره باشد پس از اخذ استعلام با بررسی ادعای شاکی و جواب استعلام واصله در صورتیکه دادیار و یا بازپرس دلایل و مدارک ارائه شده را کافی جهت احضار متهم تشخیص دهد دستور ابلاغ برای حضور متهم صادر می نماید. و هر وکیل دادگستری باید مقدمات دفاع خود در این مرحله را فراهم نماید.

 

حضور متهم در دادسرا

معمولا اولین اقدامی که در حضور متهم صورت می پذیرد تعیین تامین مناسب می باشد که بسته به جرم ارتکابی و بر اساس ماده ۲۱۹ قانون آیین دادرسی کیفری می تواند از الزام به حضور در دادسرا شروع شده و تا بازداشت موقت پیش رود، البته در بیشتر مواقع قرار کفالت و یا وثیقه صادر می گردد که در این صورت متهم باید بسته به شرایطی که شعبه تعیین می‌کند شخصی را به عنوان کفیل به شعبه معرفی نماید و یا وثیقه ای که تعیین شده است را فراهم کند تا از بازداشت او جلوگیری شود. در صورتی که متهم نتواند ظرف مدت اداری این کارها را انجام دهد بازداشت موقت شده و تا موقعی که وثیقه گذار یا کفیل معرفی نماید در بازداشت خواهد ماند.

 

حضور متهم در دادسرا
حضور متهم در دادسرا

 

 پس از حضور متهم و اخذ تامین اظهارات و دفاعیات او نیز اخذ می گردد در صورتی که نیاز به کارشناسی و یا حضور شهود باشد بازپرس و دادیار قرار ارجاع امر به کارشناسی و یا احضار شهود را صادر می نماید در غیر این صورت در صورتیکه ادله و مدارک کافی باشد بازپرس قرار نهایی صادر می نماید که این قرار می تواند منع تعقیب یا قرار موقوفی تعقیب و یا قرار جلب به دادرسی باشد در دو صورت اول اصطلاحاً متهم تبرئه شده و مجرم شناخته نمی شود اما در صورتی که نظر بازپرس بر این باشد که جرم واقع شده منتسب به متهم می باشد قرار جلب به دادرسی صادر می نماید، دادستان نیز با ملاحظه قرار جلب به دادرسی در صورتی که روند تحقیقات را کافی بداند با تایید قرار صادره و صدور کیفرخواست پرونده را به دادگاه ارسال می نماید.

 

اهمیت وکالت در دعاوی کیفری

از آنجایی که در دعاوی کیفری بحث آبرو و حیثیت متهم مطرح بوده و در صورت که دفاع موثری صورت نگیرد و کیفرخواست صادر شود و پرونده در دادگاه منتهی به صدور رای گردد می تواند عواقبی داشته باشد که تا آخر عمر گریبانگیر متهم باشد چرا که صدور حکم حبس در عرف جامعه ما امری فراموش نشدنی و بسیار حائز اهمیت است لذا حتماً باید در دعاوی کیفری چه در مقام شاکی و چه در مقام متهم وکیل متخصص همراه خود داشته باشید که از دانش و تجربه وی نیز اطمینان کامل داشته باشید چرا که کوچکترین اشتباه در این دعوا همانطور که بیان شد می تواند عواقبی جبران ناشدنی داشته باشد.

 وکلای متخصص گروه مهراد که دارای تحصیلات عالیه در معتبر ترین دانشگاه های ایران می باشند با تخصص در امور کیفری و تحصیل در رشته حقوق جزا و جرم شناسی بهترین دفاع را در دعوای شما به عمل خواهند آورد و قطعاً با اقدامات موثر خود از عواقب جبران‌ناپذیر دعاوی کیفری جلوگیری به عمل می‌آورند.

به این مطلب امتیاز دهید
[کل: 17 میانگین: 4.9]

مقالات مرتبط

برچسب ها:, ,

دیدگاه